7 اسلاید صحیح/غلط توسط: 𝘬𝘢𝘯𝘵 انتشار: 3 سال پیش 14 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ناظر جونم لطفا منتشر کن ب خدا فقط همین پارت یه کوچولو مشکل داره:)
خوب خوب خوب اینم از پارت جدید فقط بگم ک داستان خیلی خفن میشه و اصلا قابل پیشبینیتون نیس اینم واسه خاطر عید گذاشتم خیلیی وقت بود نزاشتم پس تصمیم گرفتم سه پارت رو بکنم تو یکی ک نه من خسته شم نه شما پارت بعد از این پارته آخره احتملا 🥲💔
کم کم داشت خوابم میبرد که حس کردم یکی داره صدام میکنه .
+کنت، کنتتتت
رفتم بیرون ولی هیچی ندیدم هوا تاریک بود و نوک دماغمم دید نداشت
- کیه
+منم
- ینی کی مث آدم خودتو معرفی کن
+ وقتی آدم نیستم چجوری مث ادم خودمو معرفی کنم.
فک کنم نیه
- نیت این موقع شب این مسخره بازیا چیه داری در میاری یا میری میخوابی یا آنچنان میزنمت ک با کفیگیر از زمین جدات کنن.
+ نیت دیگ کیه منم آسیرا
- اها تویی خوب از اول میگفتی دیگ
+ چرا فکر کردی من نیتم. منتظرش بودی ن بلخره بهش گفتی؟ میدونستم
- آسیرا یه دلیل بیار که من نیتو ب خواب ترجیح بدم:|
+ آها پس منتظرش نبودی
- نه:|
- واسه چی اومدی اینجا؟
+ مگه نگفتی تند تند بهت سر بزنم
- آها، آره
+ شنیدم امشب یه کارایی کردی
- نه ب خدا من هیچ کاری نکرم 🤕
+ پس اون دختر بیچاره رو چی میگی.
- آها، اونا
- حقشون بود.
+ میای بریم یه چرخی بزنیم؟
- باشه
- هووووو واقعا پرواز کردن خیلی کیف میده.
+ آره خوبه.
- میشه یکم استراحت کنیم.
+البت، تو تازه کارت و شروع کردی و بال هات هنوز قدرت زیادی ندارن
-اره، باید بیشتر تمرین کنم
+خوبه
+کنت میخوام یه چیزی بهت بگم
-چی
+سنگ در خطره
-واقعا
+آره، چند نفری دیدن ک یه پسر نزدیک به یک غاری میشه.
-وااا خوب این چه ربطی به سنگ داره؟
+ما هم نمیدونستیم اما اون خیلی مشکوک بود و ما بعد از یکم تحقیق حدس میزنیم که اون غار جایی باشه که سنگ توش مخفی شده.
-واقعا؟!
+آره
-خوب حالا ما باید چی کار کنیم
+باید اون سنگ رو پیدا کنیم اون قدرت خیلی زیادی داره ولی نه برای تو.
-اسیرا تا بهم نگی قدرت اون سنگ دقیقا چیه نمیتونم کمکت کنم.
+اون سنگ قدرت بیهنایت داره یعنی جادوت هرچی باشه میتونه اونو تا بی نهایت برابر افزایش بده مثلا قدرت تو کنترل ذهن و تبدیل به خفاشه اگه قدرت اون سنگ مال تو بشه میتونی به همه حیوان ها تبدیل بشی و در قدرت هر حیوان تا بینهات قدرت داشته باشی مثلا اگه به مار تبدیل بشی مار ب ضربه میمیره و از روی فلز نمیتونه نیش بزنه اما اکه قدرت سنگ رو داشته باشی میتونی دور هر چیزی به پیچی و اونو از وسط نصف کنی و هر چیزی رو نیش بزنی.
- حالا چرا سنگ؟ اینهمه چیز تو دنیاست
+اون سنگ ارزشی نداره اون قدرته که مهمه پدرت قدرتش رو روی سنگ ذخیره کرده بود و پدر بزرگت روی یه عصا.
- این قدرت از کجا اومده؟
+این قدرت جایزه یه کمک بزرگ به بشریت بود که خاندان تو داده شد.
+پدرت حدس میزد که کسی دنبال این قدرته چون تو یه مدت حمله ها به اون و خانوادش خیلی زیاد شده بود پس پدرت اون شب قدرتش رو روی سنگ ذخیره کرد و برا اون اتفاق آماده شد.
-مگه نگفتی این قدرت خیلی زیاده پس چطور پدرم نتونست از خودش دفاع کنه؟
+این قدرت فقط به یک نفر داده میشه اون میتونست از خودش دفاع کنه ولی نگران شما ها بود امکان داشت هر موقعی اونا تو و مادرت رو بگیرن که قدرتی نداشتین و پدرت اینو نمیخواست. متاسفم، اما... یه خاطر اون فداکاری بزرگ پدرت هم که شده باید اون سنگ رو پیدا کنیم چون اگه قدرتش دست ادم نادرستی بیفته دنیا از بین میره.
-میدونم حالا اون غار کجا هست
+یه جایی نزدیک به شهرمون
-شهرمون؟
+آره دیگه جایی ک تمام افراد با جادو زندگی میکنن.
+الان ک نمیشه کاریش کرد پس فردا میری خونه همون شب میام دنبالت تا بریم و یه سری بهش بزنیم.
-مطمعنی ک همون غاره؟ شاید اون پسر بچه واسه مسخره بازی اون کارا رومیکرده.
+شاید ولی ما یه در پیدا کردیم که ته ته ته اون غار بود.
-چرا هیچ کس نرفت؟
+چون هیچ کس این جرعت رو نداره اون تله هایی که پدرت طی سال ها کار گذاشته کشنده ترین تله های جهانن.
-راست میگی.
+خودت رو آماده کن کنت چون قراره بزرگ ترین و خطرناک ترین کار رو تو کل عمرت انجام بدی.
-باشه.
+دیگه بیا برگردیم.
-باشه.
( ایول خوب تونستیم گولشون بزنیم دِمس)
(بله آقای دنکری)
(فقط کافیه که برن توی اون غار و همه چیز مال من میشه)»»»»»»
- حالا چرا سنگ؟ اینهمه چیز تو دنیاست
+اون سنگ ارزشی نداره اون قدرته که مهمه پدرت قدرتش رو روی سنگ ذخیره کرده بود و پدر بزرگت روی یه عصا.
- این قدرت از کجا اومده؟
+این قدرت جایزه یه کمک بزرگ به بشریت بود که خاندان تو داده شد.
+پدرت حدس میزد که کسی دنبال این قدرته چون تو یه مدت حمله ها به اون و خانوادش خیلی زیاد شده بود پس پدرت اون شب قدرتش رو روی سنگ ذخیره کرد و برا اون اتفاق آماده شد.
-مگه نگفتی این قدرت خیلی زیاده پس چطور پدرم نتونست از خودش دفاع کنه؟
+این قدرت فقط به یک نفر داده میشه اون میتونست از خودش دفاع کنه ولی نگران شما ها بود امکان داشت هر موقعی اونا تو و مادرت رو بگیرن که قدرتی نداشتین و پدرت اینو نمیخواست. متاسفم، اما... یه خاطر اون فداکاری بزرگ پدرت هم که شده باید اون سنگ رو پیدا کنیم چون اگه قدرتش دست ادم نادرستی بیفته دنیا از بین میره.
-میدونم حالا اون غار کجا هست
+یه جایی نزدیک به شهرمون
-شهرمون؟
+آره دیگه جایی ک تمام افراد با جادو زندگی میکنن.
+الان ک نمیشه کاریش کرد پس فردا میری خونه همون شب میام دنبالت تا بریم و یه سری بهش بزنیم.
-مطمعنی ک همون غاره؟ شاید اون پسر بچه واسه مسخره بازی اون کارا رومیکرده.
+شاید ولی ما یه در پیدا کردیم که ته ته ته اون غار بود.
-چرا هیچ کس نرفت؟
+چون هیچ کس این جرعت رو نداره اون تله هایی که پدرت طی سال ها کار گذاشته کشنده ترین تله های جهانن.
-راست میگی.
+خودت رو آماده کن کنت چون قراره بزرگ ترین و خطرناک ترین کار رو تو کل عمرت انجام بدی.
-باشه.
+دیگه بیا برگردیم.
-باشه.
( ایول خوب تونستیم گولشون بزنیم دِمس)
(بله آقای دنکری)
(فقط کافیه که برن توی اون غار و همه چیز مال من میشه)»»»»»»
امروز اخرین روزیه ک تو این کمپ هستیم و فردا برمیگردیم خونه دل تو دلم نیست ک برم شهرمون رو ببینم. قرار بود که امروز همه بچه ها یه درخت بکارن و اسمشون رو بهش بزنن برای اینکه درخت چیز ماندگاریه و کاشتش باعث میشه ک محیط زیست زنده تر بمونه (چرت و پرت هایی از معلم)
- مواظب باش کنت اون بیل خیلی سنگینه
+ گمشو اونور مگه خودم چلاقم دارم میبرمش. انقدم ادای ادم خوبا رو بر ندار چرا نصف پسرا فک میکنن ما دخترا به کمکشون نیاز داریم قدرت من از تو یکی بیشتره.
- باشه حالا چرا دعوا داری
زانو زدم رو زمین و داشتم درختمو میکاشتم نیتم بغل دستم بود وایی چرا انقد میچسبه به من مثل یه دختر بچه میمونه ک همش میچسبن به خواهرشون. همون موقع یه صدای جیغ بغل دستم شنیدم یه کرم از تو خاک در اومده بود و دختره داشت دنده عقب فرار میکرد ک خورد به منو و پشت سر من کی بود؟؟؟ بعله افتادم روش انقد این اتفاق سریع افتاد که کلا چند ثانیه در حال تحلیل بودم که کی خورد به من و من الان رو کیَم.
- کنت خوبی
+ گمشو اونور پسره روانی
- وااا چرا انقدر دعوا داری
+ بزار اول سراغ این دختره روانی رو برسم
رفتم و کرم رو برداشتم و انداختم رو دختره نیتم تا دید کرمه رو برداشتم یکم رفت عقب تر اینم از حیوان میترسه:/
وایییی چرا کرمو انداختی رو من؟! دختره جیغ میزد و میدویید.
+ اینجا چه خبره
- هیچی خانم این دختر داره به خاطر وجود کرم روش جیغ میزنه
+ مگه کرم پرنده هم داریم چه جوری رفت رو لباسش دقیقا
(خانم کن....) چهار ثانیه به چشمای دختره خیره شدم.
+ چیزی میخواستی بگی؟
- نه فقط تو دختر خیلی خوبی هستی کنت
+ اووو ممنونم
(خانم کورن حواسم بهتون هست)
(ممنون خانم 😊)
فقط قیافه نیت موقع دیدن بحث بین من و معلم.
+خوب رسیدیم ب تو چرا من افتادم رو تو؟
-من که طالع بین نیستم از کجا میدونستم میخوای بیفتی رو من اون دختره خورد بهت:|
+ نیت اعصابم خیلی از دستت خورده ها میفهمی ببین کی صبرم تموم شد گرفتم به خاطر این مسخره بازیا زدمت
- میخوای منو به خاطر کارام بزنی؟
+ دقیقا
- بیا کنار کلبت کارت دارم
(خیلی خوشحالم مطمعنم میخواد یه دعوای حصابی راه بندازه بلخره اون قیافشو نشون داد ولی نمیدونه ک پاررررست 😂)
رفتیم پشت کلبمون .
خوبببب پس میخوای اون رومو.....
دیگه نتونستم حرف بزنم چون یه چیز دیگه رو لبم بود چند ثانیه بیشتر طول نکشید فقط ماتم برده بود.
- خوب اینم یه دلیل دیگه برای اینکه بتونی بزنیم.
- من خیلی ازت خوشم میاد کنت.
هنوزم هیچی نمیتونستم بگم انگار این دفعه خودم نمیتونستم حرف بزنم. خیلی راحت سرشو به دستای قلاب شدش تکیه داد و از پشت کلبه رفت انگار نه انگار که چیزی شده. اصلا بعد از اون اتفاق باهاش حرف نزدم فقط خیلی آروم رفتم تو اتاقم ث با تمام توان توی بالش جیغ زدم.
فردا میخواستیم برگردیم شهر شبش رفتم جلوی در کلبه نیت و در زدم.
- تویی کنت، ببخشید همه خوابن وگرنه میگفتن بیای تو
+ میخوام یه چیزی بهت بگم نیت
- چی؟
+ فقط باهام بیا
- چی شده ؟
+ منم از تو خیلی خوشم میاد تو ادم خیلی خوبی هستی . با وجود رفتار های من ک حتی کسایی ک دوسم داشتن هم ازم بدشون اومد تو همیشه پیش من بودی منم از تو خوشم میاد
- ینی الان من دوس پسرتم؟
+ فکر کنم آره
+ حالا ک دوس پسرمی باید یه چیز مهمی بهت در مورد خودم بگم.
- چی؟
+ من از یه خانواده جادوییم و ادم معمولی نیستم و قدرت دارم.
- من اینو دیدم که قدرت داری ولی نمیدونستم ک کل خانوادت جادویین
+ آره
+ و حالا یه چیز دیگ هم میخوام بهت بگم.
+من فردا شب قراره یه ماموریت بزرگ رو انجام بدم میشه کمک کنی؟
- البته
+ آسیرا میتونی بیای، امنه
- آسیرا کیه؟
+ خدمت کار و بهترین دوست خانوادمون
(سلام نیت)
-واییی این دیگه چیه؟
- تو روحییی؟!
( نه)
- پس چرا رو هوایی؟
(اگه اینطوری باشه تمام پرنده ها روحن)
- اره راس میگی، ببخشید
( خواهش میکنم)
این چه جوری میخواست سه پارت باشه:|
خوب پچماتون ریخ خوب نگران نباشید در پارت بعد بیشتر خواهد ریخت من چون خودم نمیتونم واسه پارت بعد داستانان مورد علاقم صبر کنم بهتون یکمش رو میگم چون میدونم شما هم نمیتونید صبر کنید. نیت میمیره:) (الکی گفتم) من از اون نویسنده هاش نیستم ک لو بدم 🙂🤕
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
کنت تروخدا بگو توهم خیال پرداز خوبی هستی و هر انیمیشنی میبینی خودتم توش میچپونی من ک اینجوریم:|
من خودمو معمولا توش نمیزارم ولی هزاررر تا فصل و قسمت جدید از اون انیمیشن تو ذهنم میسازم 🤣
قشنگ کپی خودمی انقد داستان تو زهنته که داره منفجر میشه ولی اصن حوصلت نمیشه ازش بزاری😂
اجی میشی😐🖐 الیسا هسم سنم رو نموگم😐🖐
چرا من هرچی درباره ی چهارشنبه سوری کامنت میزارم نمیااااااد
اسموت لایک باتررررر
لایک ایندیه انده کاوه
حوصلم سر رفتههههههه
من همین الان از خواب بیدار شدم😂😂
امروز میخواستم ظهر بیدار شم ولی مامانم کشون کشون بیدارم کرد بریم بیرون😔💔
لالالادلالا ۵ثحابحعثج۶بچتبعخثحهزپندملطتف
آیم ده بد گاااااای داااااااه
دااااا
حوصلم سر رفته بود گفتم برم روی سر کنت خراب شم:|
خیلی خوش آمدی
چرا کامنت هایی که برات گذاشتم نیومده بودن:/
ولش
اومدم دیدم من بهترینم ۱۵ تا کامنت داره 😂😂
بر عکس تو من انقدهههه کار دارم سه تا سفارش دارم باید اونا زو درست کنم گردنم شکستتتت
دیرین دیشدیریدیدین دیننن
ماشالا